سلامت نیوز:تا همین چند سال پیش هم اگر معلمی قدی کوتاهتر از حد متعارف داشت یا دچار ضعف بینایی بود، به سد گزینش استخدامی برخورد میکرد و رد میشد. اما اینکه فردی را به خاطر ابتلا به کیست تخمدان یا به خاطر اینکه مثلا بهجای 32 دندان، 20 دندان دارد! در گزینش رد کنند، خیلی عجیب و غریب است.
به گزارش سلامت نیوز، وقایع اتفاقیه نوشت: واکنش معلمان و افکار عمومی به بخشنامه آموزشوپرورش درباره جذب معلمانی که از طریق دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی به استخدام این وزارتخانه در میآیند، در چند روز گذشته خبرساز شد و این وزارتخانه را مجبور به عقبنشینی کرد.
بااینحال، همچنان بندهایی در این بخشنامه وجود دارد که تأکید آموزشوپرورش بر اجرای آنها نقض حقوق شهروندی برخی گروههای اجتماعی را به همراه خواهد داشت. از جمله مبتلایان به اچآیوی مثبت که به زعم مدیران این وزارتخانه نمیتوانند بهعنوان معلم به دانشآموزان خدمت کنند... .
این درحالی است که به عقیده برخی فعالان صنفی معلمان در اضافه شدن انواع و اقسام بیماریها و نارساییهای جسمانی به این لیست بلندبالا! سفارشات شرکتهای بیمه برای کاهش بار تعهدات بیمهای در قبال فرهنگیان نیز بیتأثیر نیست.
از لهجه غلیظ تا بیماریهای زنانه
نداشتن کمتر از ۲۰ دندان، سنگ کلیه، آلزایمر، نداشتن لهجه غلیظ و نکشیدن سیگار و قلیان تا کچلی قارچی مزمن و بیماریهای زنان، اینها تنها بخشی از بخشنامه 18بندی آموزشوپرورش است که انتشارش در روزهای گذشته خبرساز شد.
گروهی با تمرکز به بند مربوط به دارا بودن لهجه غلیظ در تکلم کلمات فارسی، وجود چنین بندی را نقض صریح حق استفاده اقوام و گروههای مختلف اجتماعی از گویشهای بومی و محلی خود برشمردند و در مقابل آن موضع گرفتند. در یکی از کانالهای تلگرامی معلمان، یکی از معلمان در ارتباط با این بند گفته است: «وجود چنین قیدی نشان میدهد، دوستان در آموزشوپرورش همچنان در صدد به حاشیه راندن گویشهای بومی هستند.»
این درحالی است که به گفته او «وجود چنین روندی با بحثهای مربوط به راهاندازی رشتههایی چون آموزش زبان کردی و ... تناقض دارد.» در کنار این بحثها،بندی که زنان را بهدلیل ابتلا به برخی بیمارهای خاص زنان برای پذیرش در سیستم آموزشوپرورش محدود میکرد نیز مورد دیگری بود که اعتراضاتی را در پی داشت. مواردی که به گفته برخی فعالان صنفی معلمان میتواند ناشی از فشار شرکتهای بیمه در کاهش بار مالی تعهدات بیمهای باشد.
مهدی بهلولی، فعال صنفی معلمان با اشاره به اینکه هماکنون نیز بیمهها در عمل به تعهداتشان در قبال وضعیت سلامت معلمان با کاستیهای زیادی مواجه هستند، میگوید: در برخی گروههای تلگرامی معلمان، این بحث مطرح شد که این همه سختگیری، بیش از این که ریشه در دغدغههای شغل معلمی داشته باشد احتمالا ریشه در سفارش شرکتهای بیمهای دارد که مایلاند هرچه بیشتر از خدمات دهی به بیمهشدگان خود بگریزند.
شخص خود من وقتی این لیست بلند بالا را دیدم یاد این سخن فرید زکریا، نویسنده و پژوهشگر ارشد رسانه و روابط بینالملل افتادم که به تازگی از جامعه پول زده آمریکا انتقاد کرده بود: «30 یا 40 سال پیش، اگر پزشکی به شما میگفت کاری کنید، میتوانستید مطمئن باشید که این توصیه را صرفا و کاملا از سر وظیفه و مسئولیت حرفهایاش به شما کرده است. امروز، همه به دنبال پول درآوردن هستند و این تغییری مهم است و عواقب بسیاری به دنبال دارد.»
بهلولی با اشاره به اینکه هماکنون آموزشوپرورش سالانه نیاز به استخدام حدود چهل هزار نیروی جدید دارد درباره روند جذب و محدودیتهایی از این دست میگوید: از مسیر دانشگاه فرهنگیان، حدود پنج هزار نفر میتوانند به بدنه آموزشی این نهاد افزوده شوند. این سختگیری، میتواند توجیهی برای این کمبود نیروی رسمی هم حساب شود.
بهلولی با مروری بر روند طی شده برای گزینش معلمان در سالهای گذشته میگوید: «تا آنجا که من میدانم در گزینشهایی که در کشورهای پیشرفته برای پیشه آموزگاری انجام میگیرد تأکید روی نداشتن بیماریهای روانی بیشتر است. گرچه برخی بیماریهای جسمی هم میتواند در نظر گرفته شود اما این لیست ارائه شده از سوی آموزشوپرورش خیلی سختگیرانه به نظر میآید.
برای نمونه دربندی از آن آمده: «کراهت منظر در صورت و گردن به هر دلیل» که میتواند تفسیربردار باشد و راه برخوردهای سلیقهای را باز کند. یا بحث داشتن لهجه که باز ملاک خیلی روشنی نیست و میتواند به یک سری از حساسیتهای قومی هم دامن بزند.»
حقوق شهروندی نقض میشود
محمدرضا نیکنژاد، فعال صنفی و عضو کانون صنفی معلمان ایران نیز درباره بندهایی از بخشنامه که به باور او ناقض حق شهروندی افراد برای انتخاب شغل است، میگوید: بسیاری از بندهای مورد اشاره چندان ربطی به وظیفههای اصلی شغل معلمی ندارد.
در بین تعداد زیادی از همکاران نابینا یا دارای نقص عضوهای گوناگون دیده و داشتهام که دست بر قضا از کامیابترین آموزگاران محل کارم بودهاند. در یکی از دبیرستانهایی که کار میکردم دبیر دینی نابینایی داشتیم که کلاسش از کلاس بسیاری از همکاران دیگر آرامتر و پر کششتر بود و... به راستی این بخشنامه نشان داد که نقد پر بسامد و گسترده معلمان بر دستاندرکاران ستادی به این دلیل که این دوستان کمترین پیوند را با کلاس و مدرسه دارند ، درست است و از این روست که دهها بخشنامه صادر شده در سال قابلیت اجرایی ندارد. او ادامه میدهد: مروری سر سری بر این بخشنامه نشان از نقض آشکار حقوق شهروندی بسیاری از داوطلبان شغل معلمی میدهد.
اما یادمان نرود که آموزشوپرورش باید محلی باشد برای پرورش فردی و اجتماعی شهروندان و آشنایی آنان با حقوق فردی و اجتماعیشان. این بخشنامه از آغاز حقِ بخشی از شهروندان کشور برای برگزیدن شغل خویش را پایمال میکند و به نوآموزان چنین نقضی را منتقل میکند که خود میتواند آسیبهای گسترده تری را در پی داشته باشد. بسیاری از نقصهای ظاهری در جامعههای انسانی وجود دارد و هیچگاه به صفر نمیرسد.
پنهان کردن آنها یا نادیده گرفتنشان چه در مورد آموزگاران و چه دانشآموزان و به شکل جدا کردن آنان از دیگر دانشآموزان ما را به یاد کشورهای بلوک شرق اروپا میاندازد که افزون بر جدا کردن این شهروندان آنان را سزاوار مرگ میدانستند. پرسش این جاست که چه زمانی باید چنین دیدگاههای سنتی در آموزشوپرورش ریشه کن و آموزش از بار سنگین چنین نگاههای کهنهای آسوده شود.
واکنش به عدم جذب مبتلایان به اچآیوی مثبت
موج سنگین انتقاد معلمان و فعالان اجتماعی در شبکههای مجازی، مسئولان آموزشوپرورش را بر آن داشت تا به سرعت خبر اصلاح این بخشنامه را به خبرگزاریها و سایتهای خبری بدهند. شهیندخت مولاوری، دستیار حقوق شهروندی ریس جمهور اولین کسی بود که به این بخشنامه واکنش نشان داد و قول داد تا موضوع را پیگیری کند. او در توئیتی از اصلاح شیوه نامه آموزشوپرورش برای استخدام معلمان خبر داد.
اسفندیار چهاربند ، رئیس مرکز برنامهریزی منابع انسانی با این توجیه که بخشنامه منتشر شده در زمان بازبینی مورد اصلاحات زیادی قرار گرفته و مثلا بند مربوط به بیماریهای زنان به طورکامل حذف شده است. بااینحال، او در صحبتهایش تأکید کرد که در برخی موارد که به گفته او «جدی و ملی!» است نمیتوان تغییری به وجود آورد.
اشاره او به بند مربوط به افرادی است که اچآیوی مثبت هستند و قصد خدمت در آموزشوپرورش را دارند. او حتی به این نکته هم اشاره کرده که تا زمانی که سه میلیون نیروی جوان جویای کار داریم چرا باید از بین افراد بیمار که با گروههای آسیبپذیری چون کودکان سروکار دارند، معلم انتخاب کنیم!!
مهدی بهلولی نیز در ارتباط با عکسالعمل سریع آموزشوپرورش در حذف بندهایی از این بخشنامه و اصلاح آن میگوید: نکتههای زیادی میتوان درباره این بخشنامه گفت. یکی این که پس از انتشار آن، خیلی سریع برخی مسئولان آموزشوپرورش سخن از اصلاح آن به میان آوردند که خود این واکنش، نشان از ناپخته و شتابزده بودن این بخشنامه دارد. نکته دوم بررسی دقیق این همه بیماری است که در عمل بسیار دشوار خواهد بود.
محمدرضا نیکنژاد نیز با اشاره به حق شهروندی افراد مبتلا به اچآیوی مثبت برای برخورداری از امکان انتخاب شغل میگوید: چهاربند، رئیس مرکز برنامهریزی منابع انسانی آموزشوپرورش برای توجیه عمل توجیهناپذیر تهیهکنندگان بخشنامه، موضوع بیماران اچآیوی مثبت را پیش کشید و برای فرار از فشار افکار عمومی به بهانه خواست ملی تأکید کردند که ما نمیتوانیم چنین بیمارانی را به کلاس بفرستیم.
به باور من این سخن کاملا زیرکانه در گفتوگو گنجانده شده است و طرح آن برای فرار از فشار افکار عمومی و البته عذر بدتر از گناه است!
نقش آموزشوپرورش در تقویت باورهای غلط
این فعال صنفی معلمان با اشاره به تأثیر آموزشوپرورش بهعنوان یک نهاد فرادستی در تغییر باورهای غلط اجتماعی میگوید: باعث تأسف و نگرانی است که یکی از بالاترین دستاندرکاران آموزشی کشور کمترین اطلاعی درباره بیماری ایدز و اچآیوی ندارد! مقامی که خود یکی از مسئولان آموزش عمومی و آگاهیهای بهداشتی- پزشکی است هنوز خبر ندارد که این بیماری اکنون مانند بسیاری از بیماریهای دیگر قابل کنترل است و دیگر در سطح جهان، دستکم در میان نخبگان این بیماری را تابو نمیدانند و پیگیر این هستند که مبتلایان- که اتفاقا بیشترشان از راه غیرجنسی به آن دچار شدهاند- بتوانند مانند مردم عادی، زندگی عادی داشته باشند و هیچگونه محدودیت ارتباطی در فضای اجتماعی از جمله حضور در کلاس و مدرسه برای آنها وجود ندارد؛ چه در جایگاه معلم و چه دانشآموز.
همه تلاش سازمانهای ملی و جهانی که در پیوند با ایدز و بیماران اچ آی وی مثبت فعالند این است که انگ این بیماری و ترس بیهوده از آن که به شدت در جامعههای بسته گسترش دارد را از میان بردارند و زمینه گسترش بیشتر آن را فراهم کنند.
این درحالی است که به گفته نیکنژاد، تداوم چنین رویکردی در سیاستگذاریها روند شیوع بیمارهای اکتسابی چون اچآیوی مثبت را تشدید کرده است. عضو کانون صنفی معلمان ایران دراینباره میگوید: «دست بر قضا چنین برخوردهایی از سوی چنین فرادستانی سبب شده که میزان ابتلا به ایدز در ایران برخلاف روند جهانیاش رو به افزایش باشد. به جناب چهاربند سفارش میکنم که یک روز قراری بگذارند و سری به محل گرهمایی مبتلایان به این بیماری بزنند تا آگاهی شان افزایش یابد و بار دیگر چنین سخنانی بر زبان نرانند.»
نظر شما